ما مردمان سرزمین لر، تاریخی به درازای عمر ایران داریم. این کهن دیار ما، همواره کانون حفظ همبستگی ملی و سیاسی مردم و میهن مان بوده است. در سده گذشته، سرزمین لر منبع ثروت حکام بوده و با غارت نفت، گاز و آب، اقشار، طبقات و گروه های معین تامین، تزریق و فربه گشته، اما مردمان سرزمین لرنشین، فقیر تر و محروم تر شده اند.
مردمان لر در دوران های بحران های بزرگ سیاسی کشورمان، همواره نقش سازنده داشته و نمونه آن، ضربه تعیین کننده به نظام قاجار و پایان دادن به حکومت قبیله ای و فداکاری های عظیم برای تغییر ریل ایران بر مدار تمدن نوین بوده که در فتح تهران و استقرار مشروطیت تجلی یافت.
کنشگران بزرگ انقلاب مشروطه (سردار اسد بختیاری) گرچه در چارچوب سیاست آزادی ایران از استبداد و بربریت، نگاهی به آزادی مردمان لر داشت، اما اقدامات او نتوانست به نتیجه مطلوب شرکت موثر لرها در سیاست و اقتصاد بیانجامد.
سرکوب های سیاسی، غارت و چپاول منابع این مردمان دیار لرنشین در دوران پهلوی ها و اسلامگرایان، از حد گذشت و با سرمایه آنها، اشرافیت شاه و شیخ شکل گرفت، تا دندان مسلح شدند و ملت ایران را به صلابه کشیدند.
دیکتاتوری های شاه و شیخ، با غارت منابع طبیعی مردمان سرزمین های لرنشین، توانستند خود را فربه کنند و دستگاه سرکوب و جنایت را برپا سازند.
با این مقدمه می خواهم اهمیت همبستگی مردمان لر و نقش آنها در پیکار علیه استبداد، پیشگیری از استقرار دیکتاتوری، غارتگری و تعمیق تبعیض در کشور شفاف گردد.
بدون تغذیه حکومت های مرکزی از نفت، گاز و آب مردمان سرزمین های لرنشین، آنها هرگز به چنان موقعیت سیاسی و نظامی دست نمی یابند که بتوانند سلطه خود را بر جامعه ایرانی تحمیل نمایند و سرمایه این مردم را هزینه ساختن طناب دار و گلوله برای سرکوب شهروندان ایران کنند.
از اینجا به امکانات، جایگاه و نقش تعیین کننده مردمان لر در پیکار علیه استبداد و دیکتاتوری پی می بریم. لرها در انقلاب مشروطه با فتح تهران و ضربه نهائی به قبیله گرائی و در انقلاب بهمن با حضور چشمگیر در اعتصاب های نفتگران، نشان دادند که از پتانسیل بزرگی برای مبارزه در راه آزادی، رفاه، دمکراسی در سرزمین لرنشین و کل ایران برخوردار هستند. آنها بنا به وظیفه تاریخی و سیاسی خود و تعهدی که به جامعه لر، جامعه ایرانی و سرنوشت میهن مان دارند، بایستی دست های حکومت اسلامی را از تجاوز، چپاول و غارتگری ثروت های طبیعی خود قطع کرده و با حرکت بسوی اعمال خودمدیریتی لائیک دمکراتیک و سوسیال در سرزمین های لرنشین، نظام اسلامی را فلج کنند.
ما بعنوان مردمانی کهن تاریخ و نشسته بر گلوگاه آب، نفت و گاز، هنگامی می توانیم نقش سازنده ای در بنای ایرانی آزاد، مستقل، لائیک دمکراتیک و سوسیال داشته باشیم، که بمثابه نهادی سیاسی اعلام موجودیت کرده، در محیط زیست و کار نهادهای (مهستان های) خودمدیریت لائیک دمکراتیک را ایجاد کنیم و با آگاهی به موقعیت خود و اهداف سیاسی مردمان سززمین های لرنشین و همسو و همراه با اهداف سیاسی آزادیخواهانه، لائیک دمکراتیک و سوسیال ملت ایران، در عمل، غارت آب، نفت و گاز از سرزمین های لرنشین توسط حکومت اسلامی را متوقف کنیم.
ما لرها می توانیم منابع اقتصادی – مالی حکومت اسلامی را فلج کرده و با این سیاست، راه سرنگونی حکومت اسلامی و برپائی جمهوری خودمدیریت ایران را هموار نمائیم. چنین باد!