در کل، کتیبه های سارگون اکدی (دو هزار و چهارصد پیش از میلاد) نام سیزده شهر یا منطقه را در غرب ایران ارائه می دهند که شامل چهار شهر هوزیخ (اهواز)، شوش، هتمتی (ایلام) و اوان نیز می شوند. این کتیبه ها ضمن تاریخگذاری واژه های خوزی و خوزستان به پنج تا چهار هزار سال پیش، بطور آشکار بین هتمتی (ایلام)، شوش و هوزیخ (هوزیه/خوزستان) تمایز قائل می شوند و این سه را یکی نمی دانند. شکی نیست که شوش همان شوش امروزی و هوزیخ همان اهواز امروزی است، اما هتمتی اولیه شاید جایی در شوشتر یا دزفول و اندیمشک امروزی بوده باشد که در دوره هتمتی میانه (سده پانزدهم پیش از میلاد) بر شوش و هوزیخ مسلط شده است. البته برخی معتقدند که دزفول همان شهر و دولت باستانی اوان است. از زبان مردم اولیه شوش بی خبریم چون کتیبه های آنها به خطی تصویری نوشته شده و قابل آوانویسی نیستند. اما از زبان مردم هتمتی که بعدها بر شوش مسلط شدند باخبریم و می دانیم که این زبان یک زبان منفرد پیوندی است که با زبانهای سامی و ایرانی پیوندی ندارد. داوری درباره ی زبان خوزیها یا هوزیها (اهوازیها) بسیار سخت است، با اینهمه، گذشته از روایت شاهنامه درباره ایرانی بودن خوزیان، داریوش بزرگ در کتیبه بیستون به روشنی به خوزیها اشاره می کند و آنها را هوجی می نامد در حالیکه نام شهر و سرزمینشان هوجیه است که می توان گفت نام باستانی شهر اهواز است. چون داریوش می گوید من به هوزیه (اهواز) رفتم و مردم شوش سرکرده خود یعنی آچینا (آثرینا) را دست بسته به نزد من آوردند. اما بنظر میرسد که نام هوزیه در آن زمان فقط مختص شهر اهواز نبوده، بلکه بر تمام منطقه هتمتی (ایلام) از جمله شوش نیز اطلاق می شده است، چون در ترجمه هتمتیایی (ایلامی) کتیبه بیستون نام هوزیه به هتمتی ترجمه شده است. البته ما می دانیم که در دوره های بعدی نیز واژه های هوزیان وازار (خوزیان بازار/سوق الاهواز) و هوزستان/هوجستان (خوزستان) به شهر اهواز و هتمتی (ایلام) اطلاق می شده است. نخستین شورشی آچینه açina نام داشته که در شوش شورش کرده و خود را شاه خوانده است. پژوهشگران و زبانشناسانی مانند مایهوفر و اشمیت نام وی یعنی آچینه را ایرانی می دانند و یادآور می شوند که نام اوپدرمه upadrama پدر آچینه نیز نامی ایرانی است و نه هتمتیایی (ایلامی). بویژه اینکه متن بابلی کتیبه داریوش در بیستون نام آچینه را بصورت آترینه atrina آورده است که از زبان مادی به زبان بابلی راه یافته و صورت ایرانی دیگری از آچینه فارسی باستان است و معنی آتش افروز می دهد.
منصور بزرگمهر