این نقشهء تقسیمات “طرح منطقه بندی پنجگانهء” وزارت کشور است که در آن استانهای: بوشهر، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهار محال بختیاری در منطقهء 2 ( رنگ زرد) گنجانیده شده است و پایتخت آنرا اصفهان را انتخاب کرده است. نکتهء اصلی که باعث تعجب من شد این هست که استان خوزستان نفت خیز را از استانهای لُرستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهار محال بختیاری، از استان فارس و استان بوشهر جدا کرده اند. چه سیاستی پُشت این تقسیمات و این تفرقه افکنی است ؟ احتیاج به موشکافی در یک مقالهءِ پژوهشی دارد. ولی فعلأ در یک کلام فقط باید بگویم هدف تضعیف و به حاشیه راندن مردمان استانهای همجوار استان خوزستان است.
ساکنان استان خوزستان از جایی دیگر به این استان مهاجرت داده نشده اند و یا از آسمان به زمین نیامده اید، بلکه مطابق با پروسه تشکیل شهر و شهرسازی، مردم ساکن امروز استان خوزستان از گذشته تا به امروز از استانهای همسایهء و هم مرز با این استان از جمله: شمال از لرستان، از غرب چهار محال بخیتاری و استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب، از استان فارس و استان بوشهر تشکیل شده است.
جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب، تنها و تنها از یک قوم ایرانی است و آنهم متشکل 10 تیرهء هخامنشی ( پارسی) است. زادگاه زبان پارسی در همین دیار هست، خوزستان از گذشته تا به امروز پیوسته عضوی جدا ناشدنی از جغرافیای غرب، و جنوب غربی و جنوب ( که پارسه، پارسی نامیده میشود) بوده و امروز هم باید باشد، فردای ایران آبستن حوادث بسیار هست، این وظیفهء جدی و بدون بگذشت مردمان استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب است که پیوسته تحولات استان خوزستان را زیر نظر داشته باشند. روشنفکران جغرافیای غرب و جنوب غربی و جنوب باید دیگر دریابند که سایر مناطق و استانهای دیگر ایران هم از گذشته تا به امروز فقط بفکر منافع منطقه ای خود بوده اند و هستند.
در آلمان هم هر ایالتی اوّل بفکر منافع منطقه ای خود هست. ذخایر نفتی و گازی و کتاب تاریخ و آثار باستانی و هویّت ایرانی و پارسی در جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب است، و در طول تاریخ از حملهء اعراب و تُرک تباران، و شاهنشاهی و امروز هم جمهوری اسلامی، تلاش بر آن داشته اند، که همچنان این منطقه را تضعیف و آنرا به حاشیه برانند. نسل جوان این جغرافیا باید هوشیار باشد.
در نقشه بعدی تقسیمات درست و تاریخی از شمال غربی تا خلیج فارس را به دو منطقهء 1 و 2 تقسیم کرده ام. این دو منطقه سابقهء تاریخی هخامنشی (پارس، پارسی) و” ماد” دارد. این دو ساتراپ از مهمترین ایالتهای دوران هخامنشیان (پارسی ها) بودن اند. تا زمانیکه قدرت سیاسی به این دو منطقه بر نگردد، ایران همچنان دچار بحران هویتّی و سیاسی و اقتصادی است.
معمولأ تقسیم بندی در کشورها بر اساس ضوابط و فاکتورهای مشخصی صورت میگیرد. در تقسیمات پنجگانهءِ وزارت کشور شاخص ها و فاکتورهای مهم در نظر گرفته نشده است و هدف از این تقسیمات نا معلوم است. من در نوشتار: (گونه های ساختار فدرال (فدرالیسم)، خود ، پیش نویسی از تقسیمات ممکن در ایران فردا را به 8 منطقه و ایالت بیان داشته ام. که به قرار زیر هست و همچنان میشود روی آن بحث کرد، امّا بر روی منطقهء شماره ۸ بحثی وجود ندارد:
منطقهءِ ۱- شامل استانهای: خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی است
نطقهءِ ۲ – : مازندران، گیلان، گلستان، قزوین
منطقهءِ ۳- : اردبیل، آذربایجان شرقی
منطقهء ۴- استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، همدان، زنجان
منطقهء ۵: اصفهان، سمنان، یزد
منطقهء ۶ – : کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان
منطقهءِ ۷- : تهران، قم، استان مرکزی
منطقهء ۸ – شامل: ایلام، لُرستان، چهارمحال بختیاری، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، و استان فارس میباشند.
منطقه 8 طبق هیچ شرایطی از هم جدا شدنی نیست و ساکنین استان خوزستان ترکیبی از استانهای منطقهء 8 میباشد.
طبق این طرح منطقهءِ 8 میتواند با منطقهءِ 4 مانند دوران مادها و هخامنشیان و ساسانیان یک مجموعه بزرگتر با پارلمانی مشترک را تشکیل دهند. در این نقشه که من تغییراتی را در آن داده ام طبق تاریخ گذشته و امروز منطقهءِ 1 را پارسه و یا پارس نامیدم. و منطقهء 2 را ماد